مجازات سَبُّ النبي چیست ، چکیده:جرم «سبّ النبی» یکی از جرائم قراردادی است که در حقوق جزای اسلامی مطرح است. بنابراین برای آشنایی با احکام این جرمگریزی از مراجعه به منابع شرعی و به خصوص روایات صادره از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) نمیباشد. قانونگذار به تبعیت از منابع مزبور، اعدام را برای این جرم پیشبینی کرده است.

اما توضیحی در مورد عناصر عمومی و اختصاصی جرم «سبّ النبی» ارائه نمیدهد. ماده ۵۱۳ قانون اسلامی که مستند قانون جرم موصوف میباشد دامنه این جرم را به مواردی همچون اهانت به مقدسات اسلام، اهانت به هر یک از انبیاء، اهانت به ائمه طاهرین(ع) و اهانت به حضرت فاطمه (س) تسری داده است و این در حالی است که این موارد حتی در کتابهای فقهی نیز به درستی تعریف نشده است. و با توجه به جدید بودن این جرم که پس از انقلاب اسلامی به تأسی از منابع شرعی وارد قانون اسلامی گردیده است، کتابهای حقوقی هم آن گونه که شایسته و ضروری است به آن نپرداختهاند. بنابراین بحث درباره احکام مختلف جرم «سبّ النبی» یکی از بحث های مغفول در حقوق جزاست و نیازمند تحقیق و پژوهش فراوان میباشد. امید میرود این مقاله گامی کوتاه در این زمینه به حساب آید.  مجازات سَبُّ النبي چیست

درآمد

ماده ۵۱۳ قانون اسلامی مقرر میدارد:«

هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک انبیاء یا ائمه طاهرین(ع) یا حضرت صدّیقه طاهره (س) اهانت نماید، اگر مشمول حکم سابّ النبی باشد، اعدام میشود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.» در این ماده به جرم «سبّ النبی» اشاره گردیده؛ اما در این جا و مواد قانونی دیگر هیچ توضیحی در مورد عناصر جرم مذکور و تعریف آن ارائه نشده است؛ حال آنکه پیشبینی اعدام برای این جرم که شدیدترین های قانونی است، ضرورت تعریف و توضیح آن را دو چندان میسازد. از آنجا که جرم «سبّ النبی» از جرائم اختصاصی حقوق کیفری اسلام است، طبیعتاً باید برای شناخت احکام آن به سراغ منابع شرعی رفت؛ همچنانکه اصل ۱۶۷ قانون اساسی راهکار لازم را اینگونه ارائه داده است:«قاضی موظف است کوشش کند حکم قضیه را صادر نماید و نمیتواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدون از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.» این تکلیف در ماده ۲۱۴ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری نیز اینگونه بیان شده است:«رأی دادگاه باید مستدلّ و موجّه بوده و مستند به مواد قانون و اصولی باشد که بر اساس آن صادر شده است. دادگاه مکلف است حکم هر قضیه را در قوانین مدون بیابد و اگر قانونی در خصوص مورد نباشد، با استناد به منابع فقهی معتبر یا فتاوی معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و دادگاهها نمیتوانند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض یا ابهام قوانین مدون از رسیدگی به شکایات و دعاوی و صدور حکم امتناع ورزند.» بنابراین تکلیف دادگاهها یعنی مراجعه به منابع شرعی و فتاوی معتبر، روشن است؛ اما میدانیم که منابع شرعی درباره بسیاری از احکام فقهی و حقوقی به شدت متفاوت است و در یک موضوع، ممکن است روایات متعارض یا فتواهای مختلف وجود داشته باشد و حتی محتمل است نسبت به دو حکم متناقض، ادعای اجماع شده باشد. در این صورت تنها قاضی مجتهد توان به دست آوردن حکم از منابع شرعی را دارد و قاضیان دیگر چنین توانی ندارند؛ پس انجام تحقیقی در این زمینه بسیار ضروری است، تا قاضیان و حقوقدانان با منابع شرعی و دیدگاههای مختلف فقهی آشنا شوند و آنچه در این نوشتار ارائه گردیده، تلاشی در همین جهت است. در این زمینه تعیین مصادیق جرم «سبّ النبی» مهمترین موضوعی است که باید مورد بررسی قرار گیرد؛ تا چنانچه شکایتی با این عنوان در دادگاه مطرح گردید، دادرس بتواند شمول این عنوان مجرمانه را نسبت به موضوع مطرح شده تشخیص بدهد که البته اگر چه این امر تا حدودی مانع استنباط های شخصی دادگاه ها از این عنوان مجرمانه میشود، اما باز هم باب آن را به کلی نمیبندد؛ زیرا منابع شرعی که آنها هم دچار تشتّتاند و دکترین فقیهان و حقوقدانان، منابع اصلی حقوق جزا به شمار نمیروند. پس کاملاً ضروری است که قانونگذار برای پرهیز از هر گونه استفاده ناروا از این عنوان مجمل، به تعریفی قانونی از آن بپردازد و به احکام اصلی آن، لباس قانونی بپوشاند. مستندات شرعی جرم سبّ النبی، معنای آن، مصادیق سبّ النبی، رابطه این جرم با ارتداد و پارهای احکام دیگر، مواردی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است.

مستندات شرعی سبّ النبی

سبّ پیامبر(ص) از جمله جرائمی است که اگرچه فقیهان آن را جزو حدود به شمار نیاوردهاند اما اتفاق نظر دارند که مرتکب این جرم باید کشته شود و مهمترین مستند ایشان روایتهای بسیاری است که در کتابهای حدیث بیان شده است و در فرازهایی از قرآن مجید نیز پیامبر اسلام، مورد تکریم و تمجید قرار گرفته که به صورت ضمنی بر حرمت دشنام و اهانت نسبت به پیامبر دلالت میکند. افزون بر این دلیل عقلی هم برای این حکم بیان شده است:«وجوب قتل سب کننده پیامبر(ص) یک حکم عقلی است؛ زیرا نظام صحیح عقیدتی و دینی اسلام که موجب رفاه بشر است، متوقف بر شخصیت پیامبر و احترام وی نزد مردم است؛ بنابراین اهانت به پیامبر معنایش آن است که پایههای رفاه بشری فرو میریزد و این کار بدتر از کشتن دیگری است؛ زیرا کشتن یک فرد فقط سعادت همان فرد را متزلزل میکند، اما اهانت به پیامبر (ص) شروع به نابودی سعادت کل بشر است» (شیرازی، ۸۷/۳۸۶). فاضل هندی (۲/۴۱۵) در این باره مینویسد:«سابّ النبی کشته میشود چون کافر است و دین و پایههای آن را تضعیف میکند.»

وجود پیامبر گرامی اسلام (ص) همچون وجود خداوند از نظر اسلام، مقدس است و اگر اهانت به پیامبر(ص) با عنوان مجرمانه خاصی در قانون پیشبینی نمیشد؛ مشمول همان عنوان کلی«اهانت به مقدسات اسلام» قرار میگرفت؛ اما همانگونه که گفته شد، این جرم در قانون، عنوان خاصی دارد و پیشبینی این عنوان متأثر از روایتهای بسیاری که در کتابهای روایی وجود دارد و در ضمن مباحث آینده به برخی از آنها اشاره میکنیم و در اینجا نیز چند روایت بیان میشود:

حسن بن علی وشا گوید از امام ابوالحسن (ع) شنیدم که میفرمود:«شخصی در زمان جعفر بن محمد(ع) به پیامبر (ص) دشنام داد؛ پس حاکم مدینه مردم را جمع کرد و امام صادق(ع) نیز که در حالت بیماری بود و ردائی بر تن داشت، در میان حاضران بود. حاکم مدینه، امام را در صدر مسجد جای داده و به او اجازه تکیه دادن داد و به جمعیت گفت که نظر شما در مورد حکم این مرد چیست؟ عبدالله بن حسن و حسن بن زید و دیگران گفتند که باید زبانش قطع شود. حاکم نظر ربیعه الرّأی را جویا شد و او گفت که باید ادب شود. امام صادق(ع) فرمود: سبحان الله آیا میان رسول خدا و اصحاب او تفاوتی نیست؟(کلینی، فروع کافی،/۲۶۶-۲۶۹؛ طوسی، تهذیب، ۱۰/۸۴-۸۵).

سهل بن زیاد از علی بن اسباط از علی بن جعفر روایت کرده است که برادرم امام موسی کاظم(ع) به من گفت: نزد پدرم بودم که فرستاده زیاد بن عبیدالله حارثی، حاکم مدینه پیش او آمد و به او گفت: حاکم با شما کار دارد. پدرم به سبب بیماری عذر خواست؛ اما فرستاده او بازگشت و گفت که حاکم درب مقصوره را برای نزدیک شدن راه باز کرده است. پس پدرم بلند شد و با کمک من نزد حاکم رفتیم در حالی که همگی فقیهان مدینه نزد او بودند و در دست حاکم، استشهادیهای علیه مردی وجود داشت که به پیامبر دشنام داده بود. حاکم گفت: به این استشهادیه نگاه کن و نظر خود را در مورد آرای فقیهان بیان کن. امام (ع) خطاب به حاضران گفت: نظر ما چیست؟ آنان گفتند که ادب میشود و تازیه میخورد و تعزیر میگردد و زندانی میشود. امام (ع) پرسید: چنانچه کسی یکی از اصحاب پیامبر را دشنام بدهد، حکمش چیست؟ گفتند،همین حکم را دارد. امام (ع) فرمود: آیا میان پیامبر و دیگران تفاوتی نیست؟ حاکم به امام (ع) گفت: ای ابو عبدالله اینها را رها کن! اگر میخواستیم به نظر این گروه عمل کنیم، دنبال شما نمیفرستادم. امام (ع) فرمود:«پدرم به من خبر داد که رسول خدا فرمود: هر کس بشنود که دیگری مرا بدگویی میکند، بر او واجب است که دشنام دهند را بکشد و نیازی به مراجعه به حاکم نیست و حاکم نیز اگر به او مراجعه شود، باید دشنام دهنده را بکشد. پس زیاد بن عبیدالله دستور داد که آن مرد را ببرند و بکشند.» این روایت نیز در کتاب معتبر فروع کافی و تهذیب مرحوم شیخ طوسی(همانجاها) بیان شده است که قرینه اعتبار آن است.

محمد بن مسلم از امام باقر (ع) روایت کرده است که فرمود: مردی از قبیله هذیل به پیامبر (ص) دشنام داد و این خبر به پیامبر(ص) رسید. پیامبر(ص) فرمود: چه کسی این مرد را به سزای عمل خود میرساند؟ دو نفر از انصار بلند شدند و اعلام آمادگی کردند. این دو نفر حرکت کردند تا به محل زندگی آن مرد رسیدند و پس از سوال و جواب، وقتی او را شناسایی کردند بر سر او ریختند و گردنش را زدند. محمد بن مسلم گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم چنانچه شخصی در حال حاضر به پیامبر (ص) دشنام دهد حکمش چیست؟ امام (ع) فرمود:«اگر بر جان خودت ترسناک نیستی، او را بکش» (همانجاها) راویان این روایت عبارتند از: علی بن ابراهیم و پدرش، حمّاد بن عیسی و ربعی بن عبدالله. این روایت در فروع کافی و تهذیب شیخ طوسی بیان شده است که اماره اعتبار آن است و مرحوم فاضل هندی آن را روایت حسن دانسته است. روایات شرعی، حکم سبّ النبی را به مواردی همچون انکار فضیلت پیامبر(ص) نیز تسرّی دادهاند مطربن ارقم گوید که از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمود: عبدالعزیز بن عمر نزد من فرستاد و زمانی که پیش او رفتم دیدم که دو تن نزد اویند و یکی از آن دو چهره دیگری را زخمی کرده است. عبدالعزیز گفت: نظر شما درباره این دو تن چیست؟ پرسیدم مگر چه گفتهاند؟ پاسخ داد یکی از آن دو گفته است که پیامبر (ص) فضیلتی بر هیچ یک از بنیامیه از نظر حَسَب ندارد و دیگری گفته است که پیامبر(ص) در همه خوبیها بر همه مردم برتری دارد. پس آنکه مدافع پیامبر بوده، خشمناک گردیده و چهره دیگری را زخمی کرده است؛ آیا ی دارد؟ امام (ص) فرمود: «کسی که گمان میکند شخصی از نظر فضیلت مانند پیامبر (ص) است باید کشته شود»(همانجا). راویان این روایت عبارتند از: محمد بن یعقوب، ابن یحیی،احمد بن محمد بن عیسی، ابن محبوب و یونس بن یعقوب. ذکر از روایت در فروع کافی و تهذیب شیخ طوسی نیز قرینهای بر اعتبار آن است. اما صاحب جواهر(۱/۴۳۹) گوید من فقیهی را نیافتم که بر اساس این روایت فتوا داده باشد که این امر موجب سستی روایت میشود. در این روایت و روایتهای دیگر میان این امر که گویند این نظر را به عنوان مخالفت با اسلام و پیامبر(ص) بیان کرده باشد یا به عنوان یک نظر علمی تفکیکی صورت نگرفته است؛ بنابراین در بحثهای علمی نیز اگر کسی برخی از فضیلت های مشهور پیامبر (ص) را انکار کند مثلاً بگوید پیامبر(ص) معصوم نبوده و یا زمانی بت میپرستیده است یا علم غیب نداشته است یا در برخی موارد دچار اشتباه شده است، برحسب ظاهر این روایات باز هم مشمول عنوان «سبّ النبی» خواهد بود.

در قرآن مجید دنیوی برای سبّ پیامبر (ص) وجود ندارد؛ اما آیات بسیاری بر حرام بودن اذیّت و آزار وی وجود دارد که سبّ پیامبر (ص) نیز از مصادیق آزار پیامبر (ص) است. در قرآن کریم آمده است: «آنان که رسول خدا را اذیت می کنند به عذابی دردناک دچار خواهند شد» (توبه/۶۱). نیز می فرماید:«کسانی که خداوند و پیامبرش را اذیت کنند لعنت خدا در دنیا و آخرت بر آنها باد و خدا عذابی خوارکننده برای ایشان مهیا کرده است» (احزاب/۵۷). مفسران، اذیت و آزار پیامبر را منحصر در همین مورد خاص یعنی موردی که منافقان، پیامبر را «اُذُن» نامیده اند نمی دانند(صادقی، ص ۱۹۴) همانگونه که اذیت و آزار پیامبر (ص) در این دو آیه هم به صورت مطلق بیان گردیده و ناظر به نوع خاصی از اذیت و آزار نیست؛ اما اشکالی که در اینجا ممکن است مطرح شود آن است که اذیت و آزار یک شخص معمولاً به اذیت و آزار جسمی وی اطلاق می شود و این در صورتی امکان دارد که شخص مورد اذیت و آزار زنده باشد، حال آنکه پیامبر اسلام (ص) در قید حیات نیست تا اذیت و آزار شود. پس موضوع این آیه در زمان کنونی منتفی است و حتی این مطلب را در مورد اذیت و آزار روحی هم می توان بیان کرد؛ زیرا از نظر عرف هنگامی اذیت و آزار روحی کسی امکان دارد که زنده باشد و روح او از اذیت و آزار رنج ببرد. این اشکال را به صورت های مختلفی می توان پاسخ داد: از جمله اینکه اولاً ما که قائل به معاد هستیم، روح مردگان را زنده می دانیم و مرگ جسمانی هرگز موجب مرگ روحانی نمی شود؛ به خصوص که بر پایه اعتقاد ما روح ائمه اطهار ناظر بر رفتار و کردار مسلمانان است و سخنان ایشان را می شنود و رفتارشان را می بیند و ممکن است از این رفتار و گفتار، آزرده شود؛ ثانیاً شخصیت پیامبر (ص) یکی از مقدسات اسلامی است که دشنام او به منزله دشنام به همه مسلمانان است و این دشنام موجب اذیت و آزار مسلمانان خواهد بود؛ ثالثاً دشنام به پیامبر خدا دشنام به خداست که گناهی نابخشودنی است؛ رابعاً قرآن مجید کتابی آسمانی با احکامی ابدی است، پس حرمت دشنام به پیامبر(ص) را که یکی از مصادیق اذیت و آزار است برای همه زمانها بیان کرده است. مجازات سَبُّ النبي چیست

علامه طباطبایی(۷/۳۴۳) در ذیل این آیه روایتی را بیان می کند که در آن دشنام به اولیای خدا هم دشنام به خدا دانسته شده است و از این جهت شامل دشنام به پیامبر (ص) نیز می شود: «در تفسیر عیاشی از عمر و طیالسی آمده است که از امام صادق (ع) درباره این آیه پرسیدم. امام (ع) فرمود: ای عمرو آیا دیده ای کسی به خداوند دشنام بدهد؟ گفتم: فدایت گردم، چگونه چنین چیزی ممکن است؟ امام (ع) فرمود: کسی که ولی خدا را دشنام دهد خدا را دشنام داده است». مجازات سَبُّ النبي چیست

معنا و مفهوم سبّ

سبّ در لغت به معنای دشنام دادن، نفرین کردن و اهانت است(معین، ذیل واژه) و به معنای دشنام سخت و دردناک نیز آمده است. نویسنده کتاب ترمینولوژی حقوق (۳/۲۱۲۸) سبّ را چنین تعریف کرده است««سبّ یعنی دشنام و بدگویی با جملات انشایی و آن عبارت است از ذکر الفاظ یا نوشته های ناخوش به کسی به قصد تحقیر و اهانت به صورت هجو و غیر آن. جرم است و مجرم را سابّ گویند. از بزه های ضد شرف و عرض است. مجنی علیه را مسبوب گویند. شتم نیز سبّ است. سبّ از مصادیق ایذاء است. سبَ نبی، گناه کبیره است». گفته اند که سب اخص از توهین است (همانجا) اما به نظر می رسد سبّ، مترادف با توهین لفظی یا کتبی است( زراعت، ۲/۴۹۴). سبّ در زبان فرانسه معادل واژه (Injoure) و در زبان انگلیسی، معادل واژه های curse, wrong, insult, Injurg و Vilification است (بروخیم، ص ۲۹۳؛ کریمی، ص ۱۱۳؛ موریس نخله، ص ۹۲۵). مجازات سَبُّ النبي چیست

۱) وجوه اشتراک سبّ النبی و اهانت

به نظر می رسد بسیاری از قواعد و مقررات اهانت در مورد جرم سبّ النبی نیز وجود دارد؛ مثلاً سبّ هم مانند اهانت باید از نظر عرف زمانی و مکانی موجب تخدیش شخصیت معنوی اهانت شونده گردد همانگونه که مجلس شورای اسلامی در استفساریه ای که در تاریخ ۲۵/۱۰/۱۳۷۹ در روزنامه رسمی به چاپ رسید بر این نکته تأکید کرده است: «از نظر مقررات کیفری، اهانت و توهین عبارت است از بکار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال یا انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص که موجب تحقیر آنان شود و با عدم ظهور الفاظ، توهین تلقی نمی گردد». شباهت دیگری که میان اهانت و سبّ النبی وجود دارد و در ادامه مقاله درباره آن توضیح بیشتری خواهیم داد، آن است که عنصر مادی این دو جرم معمولاً یکسان است یعنی سبّ النبی با همان الفاظی محقق می شود که اهانت نیز با آنها قابل تحقق است که البته عرف متشرعه میان شخصیت معنوی پیامبر (ص) و شخصیت معنوی سایر اشخاص، تفاوت قائل است. مجازات سَبُّ النبي چیست

۲) تفاوتهای جرم سبّ النبی با اهانت

جرم سبّ النبی اگر چه در بسیاری از قواعد عمومی شبیه اهانت است، اما تفاوت هایی نیز با اهانت دارد از جمله اینکه در جرم اهانت هر فردی ممکن است مورد اهانت قرار گیرد؛ در حالی که اهانت شونده در جرم سبّ النبی منحصر در پیامبر اسلام(ص) و افراد خاص دیگری است، تفاوت دیگر سبّ النبی و اهانت در آن است که در ماده ۵۱۳ بیان شده و این تفاوت بسیار است. در مورد قصد مرتکب، ابهام وجود دارد؛ زیرا در جرم اهانت گفته شده است که این جرم، از نظر عنصر معنوی، علاوه بر سوء نیت عام به سوء نیت خاص هم نیاز دارد که همان قصد تحقیر و کوچک کردن دیگری است اما در مورد اهانت به پیامبر (ص) از ظاهر روایات چنین بر می آید که حتی اگر چنین سوء نیتی هم وجود نداشته باشد، جرم سبّ النبی محقق می شود؛ بنابر این کسی حق ندارد در مقام اثبات اینکه پیامبر، مبعوث از سوی خدا نیست او را یک فرد عادی تلقی کند یا برای اثبات اینکه آنچه در قرآن آمده است ذهنیات شخص پیامبر است او را متهم به دروغگویی کند. در این موارد ممکن است متهم ادعا کند که واقعاً قصد تحقیر پیامبر و اهانت به وی را نداشته است بلکه به قصد اثبات یک مسأله علمی، چنین سخنی را گفته است اما آیا می توان ادعای او را که حتی ممکن است با قرینه ها و دلایلی همراه باشد پذیرفت یا اینکه این جرم، یک جرم صرفاً مادی است که نیازی به احراز سوء نیت مرتکب ندارد؟ این بحث، بسیار دقیق و حساس است. از یک سو نباید به افراد اجازه داده شود در سایه نقد و بررسی مقدسات و احکام ضروری اسلامی، هر چه که می خواهند بگویند ولو اینکه به قیمت اهانت به مقدسات دینی باشد و از سوی دیگر نباید افرادی را که واقعاً قصد اهانت به پیامبر و ائمه را ندارند و دچار شبهه شده اند یا صرفاً بحث علمی می کنند به سخت اعدام محکوم کرد. آنچه که احتمال دوم را تقویت می کند آن است که واژه (سب) ظهور در الفاظ توهین آمیزی دارد که قصد توهین نیز در آنها نهفته باشد و البته کسی که قصد توهین نداشته باشد هرگز در بحث علمی خود، چنین واژه هایی را نیز بکار نمی برد. همچنین این احتمال را می توان با قواعد مسلمی همچون قاعده احتیاط در خونها و قاعده درأ الحدّ تقویت کرد. مجازات سَبُّ النبي چیست

۳) گستره سبّ النبی

درخصوص اینکه سبّ النبی در قالب الفاظ خاصی صورت می گیرد یا هر گونه دشنام یا اهانتی را شامل می شود، تصریحی در نوشته های فقهی وجود ندارد بلکه فقیهان معمولاً بلافاصله پس از بیان این جرم به ذکر احکام و آن می پردازند بدون اینکه الفاظ اهانت را مشخص نمایند، اما از مجموع این نوشته ها دو احتمال زیر به ذهن خطور می کند. مجازات سَبُّ النبي چیست

احتمال نخست آن است که سبّ النبی در قالب هر لفظ اهانت آمیز و دشنامی محقق شود بنابراین برای تشخیص اینکه جرم سبّ النبی به وقوع پیوسته است یا خیر باید دید الفاظ بکار برده شده موجب تحقیر شخصیت پیامبر(ص) گردیده است یا نه؟ معانی لغوی سبّ، این احتمال را تأیید می کند زیرا سبّ به هر دشنام و ناسزائی اطلاق می شود. همچنین ظاهر کلام فقها آن است که به معنای لغوی سبّ اکتفا کرده و آن را به صورت مطلق بیان نموده اند بنابراین سب النبی همان اهانت به پیامبر(ص) است و همانگونه که این سبّ، نسبت به سایر افراد موجب توهین می شود در مورد پیامبر(ص) نیز سبب توهین است و از این جهت تفاوتی میان اهانت ساده و سبّ النبی نمی باشد و حتی قبلاً دیدیم که در برخی روایتها، انکار فضیلت پیامبر(ص) نسبت به دیگران از مصادیق سبّ پیامبر به حساب آمده است. مجازات سَبُّ النبي چیست

احتمال دیگر آن است که مصادیق سبّ النبی مترادف با دشنام هایی باشد که به قذف پیامبر(ص) بینجامد. قرینه ای که این احتمال را تقویت می کند آن است که تقریباً جملگی فقیهانی که متعرض مسأله سبّ النبی شده اند، آن را در ضمن مبحث قذف بیان کرده اند و این نشان می دهد که سبّ النبی یکی از مصادیق قذف است، زیرا قرینه بیان این مسأله در ضمن مبحث قذف، موجب انصراف اطلاق واژه سبّ به قذف می شود.

به نظر می رسد احتمال نخست، مقبول تر باشد؛ زیرا در روایات و نیز سخنان فقیهان واژه سبّ به صورت مطلق به کار می رود و هیچ یک از فقیهان آن را بر قذف حمل نکرده اند، بلکه معنای لغوی آن که دشنام است مورد نظر بوده است. همچنین بیان این مسأله در ضمن مبحث قذف، تحت تأثیر تبویب احادیث در کتابهای روایی است؛ با این توضیح که کتاب های مشهور حدیث، روایات سب النبی را در ضمن مبحث قذف بیان کرده اند و فقیهان پیشین به همان ترتیب، مباحث کتابهای خودرا تنظیم کرده اند و کتابهای فقهی بعدی نیز به شرح کتابهای قبلی پرداخته اند بنابراین ذکر مسأله «سبّ النبی» در ضمن بحث قذف موجب انصراف آن به قذف نمی شود، مضافاً این که فقیهان اهل سنت آن را ضمن بحث ارتداد آورده اند. همچنین در برخی روایتها، انکار امامت امام معصوم(ع) به عنوان سبّ محسوب شده است و حتی در روایت آمده است که سبّی بالاتر از این کلام نیست. این روایت را صاحب وسائل الشیعه(حر عاملی، ۱۸/۴۶۰) از کتاب رجال محمد بن عمرکشی(ص۲۹۹) نقل می کند و راویان آن عبارتند از: محمد بن قولویه، سعد بن عبدالله، محمد بن عبدالله مسمعی و علی بن حدید. مجازات سَبُّ النبي چیست

بنابراین نتیجه می گیریم که هر گونه اهانتی به پیامبر(ص) مشمول عنوان سبّ النبی و آن اعدام است و این عنوان مجرمانه، قالب و لفظ خاصی ندارد؛ بلکه آنچه که در اینجا ملاک تشخیص (سبّ النبی) است، تحقق اهانت نسبت به پیامبر(ص) یا ائمه معصومین(ع) است. مجازات سَبُّ النبي چیست

سبّ دیگر پیامبران

در مورد اینکه منظور از نبی در عنوان مجرمانه «سبّ النبی» پیامبر اسلام است، یا اطلاق آن شامل پیامبران دیگر نیز می شود، دو روایت متفاوت وجود دارد: در روایتی که فضل بن حسن طبرسی از امام رضا (ع) نقل نموده و آن را به پیامبر(ص) نسبت داده است، چنین می خوانیم:«هر کس پیامبری را سبّ کند کشته می شود و هر کس صحابی پیامبری را سبّ کند تازیانه می خورد» این روایت را صاحب وسائل الشیعه (همانجا) از نسخه خطی صحیفه الرضا نقل کرده است که کتاب معتبری است.

اما شیخ طوسی(المبسوط، ۱۸/۱۵) روایت دیگری را که مضمون آن مخالف مضمون روایت نبوی است، بدین صورت بیان کرده است:«بر هر شخصی که حضرت داود را قذف کند، صد و شصت تازیانه می زنم. تازیانه قذف پیامبران، یکصد و شصت تازیانه است».

فقیهان نیز با توجه به اختلافی که در روایات وجود دارد، دچار اختلاف نظر شده اند. گروهی از ایشان اعتقاد دارند پیامیران دیگر نیز همچون پیامبر اسلام، مبعوث از سوی خداوند هستند؛ بنابراین از جهت وجوب احترام و تقدیس ایشان، تفاوتی میان پیامبر اسلام و آنان نیست و سبّ همه آنها مستوجب اعدام و قتل است (ابن زهره، ۲۳/۲۰۴).

گروه دیگری از فقیهان ضمن تقویت نظریه قتل سبّ کننده سایر پیامبران، این را به جهت ارتداد سبّ کننده لازم می دانند نه به جهت قتلی که در هر صورت باید اعمال شود (شهید ثانی، ۹/۱۴۹). اگر این نظریه، صحیح باشد پس دیگر احکام ارتداد نیز باید در اینجا رعایت شد؛ مثلاً به محض شنیدن سب نمی توان سبّ کننده را کشت بلکه باید دادگاه حکم به قتل بدهد و نیز در برخی موارد توبه سبب سقوط خواهد بود. مجازات سَبُّ النبي چیست

ماده ۵۱۳ قانون اسلامی نیز واژه (نبی) را به صورت مطلق بکار برده و از ظاهر آن چنین استنباط می شود که جملگی پیامبران را شامل می شود؛ اما پیش از آن عبارت (انبیای عظام) را بیان کرده و ممکن است این شبهه به وجود آید که منظور قانون گذار از واژه (نبی) پیامبران اولوالعزم هستند، اما به نظر می رسد که صفت «عظام» در معنای لغوی خود یعنی بزرگ و عالی مقام به کار رفته است. بنابراین شامل تمامی پیامبرانی می شود که نبوت و پیامبری آنان محرز و مسلم باشد. ممکن است گفته شود که اگر اهانت به همه پیامبران، مشمول عنوان «سبّ النبی» باشد، بنابراین می توان حالتی را تصور کرد که اهانت به پیامبران، سبّ النبی نباشد. این ایراد، قابل تأمل است که در محل خود به توضیح آن می پردازیم.

اگر کسی به خدا دشنام بدهد، به نظر می رسد که از مصادیق اهانت به مقدسات اسلام باشد؛ اما برخی از فقیهان حکم آن را مانند حکم سبّ النبی دانسته اند:«مقتضای قاعده آن است که سبّ خدا به طریق اولی، مانند سبّ پیامبر باشد همانگونه که مدعی الوهیت مانند مدعی نبوت است» (شیرازی، ۸۷/۴۰۶). این ادعا از این جهت که دشنام دهنده به خدا اصولاً نباید از کمتری نسبت به دشنام دهنده پیامبر برخوردار باشد، منطقی است؛ اما با ظاهر ماده ۵۱۳ قانون اسلامی سازگاری ندارد».

دکتر عباس زراعت