جزوه حقوق مدنی اشخاص و محجورین دکتر صفایی ، شخص طبیعی که شخص حقیقی نیز نامیده شده است. عبارت است از فرد انسانی است. انسان در دوران وجود بردگی گاهی موضوع حق و در ردیف اشیا بود نه طرف حق ، ولی با لغو برده گی دیگر انسان موضوع  حق واقع نمی‌شد بلکه همیشه طرف حق است و می‌تواند از حمایت قانون گذار و تصمیمات حمایتی قانونی که برای حفظ و احقاق حقوق افراد اتخاذ شده است برخوردار گردد

اشخاص و محجورین ، شخصیت و اهلیت

در حقیقت تنها شخص طبیعی یعنی انسان صاحب حق و تکلیف است و مقررات اجتماعی برای تنظیم روابط افراد بشر و حمایت از حقوق ایشان به وجود آمده است لیکن افراد به تنهایی زندگی نمی‌کنند و به همکاری و اشتراک مساعی احتیاج دارند افراد گاهی برای وصول به (مقاصد انتفاعی یا غیر انتفاعی) خود گروه‌هایی تشکیل می‌دهند و سرمایه و فعالیت خود را در این گروه ها متمرکز می‌کنند قانون برای این گروه ها که بر طبق شرایط مقرر تشکیل شده باشند شخصیت مستقلی قائل است

این گروه‌ها که مانند افراد انسان می توانند نام و اقامتگاه و دارایی داشته باشند و طرف حق واقع گردند اشخاص حقوقی نامیده می‌شوند

بعلاوه پاره ای اموال نیز که به هدف خاصی اختصاص داده شدند مانند موقوفه دارای شخصیت حقوقی هستند بنابراین می توان گفت شخص حقوقی عبارت است از دسته از افراد که دارای منافع مشترک بوده یا پاره ای از اموال که به هدف خاصی اختصاص داده شده اند و قانون آنها را طرف حق می شناسد و برای آنها شخصیت مستقلی قائل است مانند دولت ،شهرداری ، دانشگاه تهران ،شرکت های تجاری ،انجمن‌ها و موقوفات

پس در این بخش به شخصیت طبیعی و سپس به شخص حقوقی می پردازیم

مبحث اول : شخص طبیعی

تقسیم مباحث

در این فصل نخست پاره  ای اصطلاحات و مفاهیم و کلیات مربوط به شخص طبیعی را مورد بحث قرار می دهیم و سپس از حقوق مربوط به شخصیت که وابسته به شخصیت انسان است سخن خواهیم گفت

۴ مفهوم شخص و شخصیت

شخص و شخصیت همه جا به یک معنی به کار نمی رود و در رشته های مختلف علمی دارای معنی های متفاوتی است در اصطلاح حقوق  ، شخص موجودی است که دارای حق و تکلیف است شخص دارای زندگی حقوقی است و می‌تواند در این زمینه با اعمال حقوقی و انجام تکالیف خود نقش ایفا کند

: بنابراین شخصیت از نظر حقوقی عبارت است از وصف و شایستگی شخص برای اینکه طرف و صاحب حق و تکلیف باشد قانون‌گذار تعیین می‌کند که چه موجوداتی صاحب حق و تکلیف و دارای شخصیت هستند

باید یادآور شد که در حقوق امروز بر خلاف بعضی از قوانین قدیم که حیوانات را هم دارای پاره ای  تکالیف معرفی می کردند فقط انسان (شخصی طبیعی )و شخص حقوقی طرف حق و تکلیف محسوب می‌شود نه حیوان در جوامع امروز هر انسانی دارای شخصیت است ولی در گذشته که بردگی وجود داشت انسان‌هایی که برده بودند از نظر حقوقی فاقد شخصیت یا دارای شخصیت ناقص به شمار می‌آمدند

۵ وضعیت چیست

وضعیت اصطلاحی است که در حقوق مدنی جدید در مبحث اشخاص به کار می‌رود و از لحاظ ادبی هم قابل ایراد است و بهتر بود به جای  وضعیت کلمه وضع به کار می‌رفت ،  ولی چون وضعیت در حقوق مدنی مصطلح است ما هم آن را به کار می‌بریم

وضعیت به معنی عام وضع حقوق شخص و موقعیت او نسبت به حقوقی است که می‌تواند در جامعه داشته باشد

در حقوق روم وضعیت اشخاص در سه بخش مورد بحث واقع می شد

1-وضعیت شخص از نظر آزاد یا آزاد شده یا برده بودن فرق می‌کرد یعنی حقوق و تکالیف او متفاوت بود

2- وضعیت سیاسی شرق یعنی وزن شخص از این که شهروند رومی و از نژاد لاتین یا از رعایای رم  محسوب می‌شد فرق می‌کرد البته شهروند رومی از حقوق و امتیازات بیشتری برخوردار بود

3- وضعیت خانوادگی شخص یعنی وضع حقوق شخص و خانواده بر حسب اینکه پدر و سرپرست خانواده یا فرزند تحت ولایت یا غیر اینها بود  تفاوت می کرد

علاوه بر این گونه وضعیت در گذشته وضعیت افراد از نظر طبقه اجتماعی آنها نیز مورد بحث بود یعنی وضع حقوقی آن ها بر حسب اینکه از کدام طبقه اجتماعی بودند تفاوت می‌کرد

قابل ذکر است که در حقوق اسلام نیز وضع حقوقی شخص آزاد و برده  (عبد و امه) به طور جداگانه بررسی می شد و نیز وضع حقوقی شخص مسلمان و کافر کافر حربی و کافر ذمی به طور مبسوط مورد بحث قرار گرفته است و از خانوادگی شخص هم از مباحث مهم حقوق اسلام است

امروز وضعیت شخص از آزاد یا آزاد شده یا برده بودن مطرح نیست زیرا همه مردم لااقل از نظر حقوقی آزاد هستند ولی وضعیت سیاسی اشخاص در حقوق امروز مورد بحث و بررسی است

و از حقوق شخص بر حسب اینکه از تمام کشور یا بیگانه باشد یکسان نیست و حقوقی هست که بیگانگان از آن محروم هستند  بحث درباره تابعیت و وضعیت بیگانگان مربوط به حقوق بین الملل خصوصی است و مطالعه حقوق سیاسی اشخاص در حقوق و به ویژه حقوق اساسی انجام می‌گرفت و خارج از قلمرو حقوق مدنی امروز است . ولی وضعیت خانوادهگی شخص و به دیگر سخن حقوق و تکالیف او در خانواده در حقوق مدنی امروز مورد بحث است و کلمه وضعیت در حقوق مدنی بیشتر بدین معنی به کار می رود

در مورد وضعیت اجتماعی باید گفت طبقات بدان گونه که در قدیم وجود داشتن در عصر ما وجود ندارد و امروز اصولا همه طبقات ، حقوقی برابر دارد و شغل و حرفه ای اشخاص برای تعیین حقوق فردی و شخصی آنان در نظر گرفته نمی‌شود با وجود این قانون گذار برای پاره‌ای از گروه‌ها مانند بازرگانان و کارگران حقوق و تکالیف خاصی مقرر داشته و به عبارت دیگر وضعیت اجتماعی ویژه‌ای در نظر گرفته است که می‌توان آن را وضعیت حرفه‌ای نامید که بررسی آن مربوط به حقوق تجارت و کار است

برای روشن شدن این بحث بجاست معانی مختلف وضعیت را بدان گونه که در (فرهنگ اصطلاحات حقوقی) کاپیتان از مهمترین فرهنگ های بومی زبان فرانسه می باشد آمده است ذکر کنیم

مجموعه اوصافی که جزء شخصیت هستند و قانون مدنی آنها را مورد توجه قرار داده آثاری بر آنها بار می‌کند مانند ازدواج ، رابطه پدر فرزندی ،و مادر و فرزندی ،قرابت نسبی ،قرابت سببی ،نام اقامتگاه و اهلیت

به یک معنی محدودتر وضعیت از اهلیت تفکیک می شود بدین معنی وضعیت مجموعه اوصافی است که جزء شخصیت است به استثنای وصفی که به موجب آن شخص می تواند یا نمی تواند حقوق خود را شخصاً اعمال کند  مانند اهلیت و حجر

3-وضعیت اجتماعی فرد

از آنچه گفتیم می‌توان نتیجه گرفت که وضعیت در حقوق مدنی یا وضعیت مدنی عبارت است از وضع حقوقی اشخاص در روابط حقوق خصوصی و به ویژه روابط خانوادگی و به دیگر سخن اوصافی که در اینگونه روابط منشاء آثار حقوقی تلقی شده است

البته اوصافی وضعیت شخص را تشکیل می دهد که جزء شخصیت انسان بوده و جنبه مالی و اقتصادی نداشته باشد اوصاف و امتیازات مالی شخص خارج از وضعیت است

6-رابطه وضعیت و اهلیت

اهلیت در لغت به شایستگی و توانایی انسان گفته می شود برای مثال می‌گویند فلانی اهل این کار است یعنی شایستگی و توانایی انجام دادن آن را دارد

در اصطلاح حقوقی اهلیت به معنی عام ، توانایی و شایستگی شخص برای دارا شدن و اجرای حق و به معنی خاص ، توانایی و شایستگی شخص برای اجرای حق است که در حد کمال با داشتن حق و بلوغ و رشد فراهم می‌آید

اهمیت نتیجه وضعیت است چنانچه شخص بر حسب اینکه خودی (تابع کشور) یا بیگانه ،صغیر یا کبیر ،دیوانه و عاقل، فرزند مشروع و نامشروع ،زن یا شوهر باشد اهمیت کمتر یا بیشتر از نظر حقوقی خواهد داشت . گاهی  وضعیت به معنایی اعم از اهلیت به کار می‌رود چنانچه کاپیتان در نخستین معنایی که برای وضعیت ذکر کرده آن را شامل اهلیت نیز دانسته است

جزوه حقوق مدنی اشخاص و محجورین دکتر صفایی